برای مهدیه و مهراد عزیزم

خدایا.....

خدایا ....     به داده و نداده و گرفته ات شکر     که داده ات نعمت ونداده ات حکمت و گرفته ات امتحان     پروردگارا ....     آبروی مرا به توانگری نگه دار و شخصیت مرا     به تنگدستی از بین مبر     تا مبادا از روی خواهان تو روزی بخواهم     و از آفریده های بد به تعریف و تمجید کسی     که به من چیزی داده بپردازم     واز کسی که مرا از امکاناتی منع کرده بدگویی کنم     پروردگادا ....     همچون همیشه لحظات تلخ تنهاییم را با ش...
27 دی 1391

بیخودی خندیدیم

بیخودی خندیدیم که بگوییم دل خوشی داریم   بیخودی حرف زدیم که بگوییم زبان داریم   و قفس هامان را زود زود رنگ زدیم   و نشستیم لب رود و به آب سنگ زدیم   ما به هر دیواری آینه بخشیدیم   که تصور بکنیم یک نفر با ما هست !!!   ما زمان را دیدیم خسته در ثانیه ها باز با خود گفتیم شب زیبایی هست !!!   بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود   بیخودی حرص زدیم سهممان کم نشود   ما خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسم ها خوردیم   ما به هم بد کردیم ما به هم بد گفتیم   بیخودی داد زدیم که بگوییم توانا هستیم   بیخودی پرس...
27 دی 1391

عزیزانم ....

عزیزانم به چشمی اعتماد کنید که به جای صورت به سیرت شما مینگرد ....   به دلی دل بسپارید که بسیار جای خالی برایتان داشته باشد ....   و دستی را بپذیرید که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد .....  
27 دی 1391

سهراب

تو کجایی سهراب ؟   آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند ؟   وای سهراب کجایی آخر ؟   صبر کن سهراب   . . . قایقت جا دارد ؟ ...
27 دی 1391

انرژی مثبت

نه تو می مانی و نه اندوه   و نه هیچ یک از مردم این آبادی ...   به حباب نگران لب یک رود قسم   و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت   غصه هم می گذرد   آنچنانی که فقط خاطره ایی خواهد ماند ....   لحظه ها عریانند   به تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز ....!   سهراب ...
27 دی 1391